شب های روشن
نوشته فیورداستایوفسکی
ترجمه سروش حبیبی
نشر ماهی چاپ شانزدهم
این کتاب در دوره جوانی داستایوفسکی نوشته شده است.
کتاب شب های روشن با عنوان اصلی Belye Nochi یک داستان عاشقانه از خاطرات یک رویاپرداز است.
نام کتاب برگرفته از یک پدیده فیزیکی در نیمکره شمالی زمین است. شب های روشن از زبان شخصیت گمنامی است که نامش را نمی دانیم . جوانی خیال پرداز،منزوی و تنها که باهمه شهر و جزییاتش موبه مو آشناست. او باساختمان ها و شهر دردودل میکند. دریکی از شب های روشنی که به دلیل رفتن مردم به ییلاق احساس تنهایی بیشتری میکند با دختری مضطرب و پریشان بنام ناستنکا روبرو می شود. اولین رویارویی و صحبت جوان گمنام با یک زن است که دچار عشق افلاطونی می شود. کل داستان در چهارشب و یک صبح روایت میشود. شخصیت پردازی و تصویر سازی بسیار قوی دارد . داستان روایت کننده تنهایی و انزوا و عشق می باشد. در داستان با شخصیت های متفاوتی روبرو می شویم جوان بینام که همانطور که گفتیم رویا پرداز و تنهاست که نمیدانیم از تنهایی رویا پرداز شده است یا بالعکس.اولین عشق خودش را تجربه میکند. قدرت سخن گفتن همراه با دقت زیاد با محیط پیرامون خود را دارد و با خدمتکار پیر و کودن خود زندگی میکند.
ناستنکا دختری که سنجاق شده به مادربزرگ نابینا و پیر خود به همراه خدمتکار ناشنوایشان زندگی میکند. دختری غمگین با در انتظار عشقی قدیمی است که داستان عشقش هم زیاد قوی نیست.
مادربزرگ ناستنکا محافظهکار، بدبین و پارانویید رفتار میکند.
این جوان ۲۶ ساله مدام تنهایی خود را با شهر پترزبورگ تقسیم میکند. با دیوارها و در و پنجرههای شهر در دل میکند و ادعا دارد بهتر از هرکسی آنان را میفهمد
میتوان تاثیر مکاتب روانشناسی آن دوران، تاثیرات انجیلی و فلسفی را در اثر دید. امیدبستنِ شخصیتهای قصه به یک رابطه و ازدست رفتن آن، باعث تامل در مورد امید، انتخاب فردی، اراده و اختیار در عصر مدرن بدل میشود.
عیب:
" کل رابطۀ راوی با ناستنکا چهار روز و یک شب است که شاید خوانندۀ امروزی را یاد عشقهای آنی و زودگذر بیندازد.
نکتۀ دیگر اینکه راوی بعضی وقتها بیش از حد رودهدرازی میکنند. مثلاً بخش دوم حاوی مونولوگی است که خیالپردازیهای موردعلاقهاش را با جزئیات کامل تشریح میکند. چنین بخشهایی میتواند برای بعضی خوانندگان نکتهای منفی به شمار بیاید، چون بعضاً سیر داستان را مختل میکند."
کتاب شب های روشن می تواند شروعی برای خواندن آثار این نویسنده بزرگ ادبیات روس باشد.
از این کتاب اقتباس های سینمایی هم وجود دارد که دیدنشان خالی از لطف نمی باشد.
بریده ای از کتاب:
یک دقیقهی تمام شادکامی! آیا این نعمت برای سراسر زندگی یک انسان کافی نیست؟ (کتاب شب های روشن – صفحه ۱۰۹)
وای که چقدر شادی و شیرینکامی انسان را خوشرو و زیبا میکند. عشق در دل میجوشد و آدم میخواهد که هرچه در دل دارد در دل دیگری خالی کند. میخواهد همه شادمان باشند، همه بخندند، و این شادی بسیار مسری است. (کتاب شب های روشن – صفحه ۷۴)
سروش حبیبی – مترجم کتاب – مینویسد: شبهای روشن دو فریاد اشتیاق است که طی چند شب در هم بافته شده است. پژواک نالهی دو جان مهرجوست که در کنار هم روی نیمکتی به ناله درآمدهاند و راهی بهسوی هم میجویند و درِ گشودهی بهشت خدا را به خود نزدیکتر مییابند.
گردآورنده:
سعیده زردشت