رمان "1984" از آن دسته کتابهایی است که همه باید بخوانند. این رمان در سال 1949 و توسط جورج اوروِل نویسنده بریتانیایی و تنها چند سال پس از پایان جنگ جهانی دوم نوشته شده است. این کتاب، رمانی مدرن-کلاسیک است که درون مایه ای تلخ و سیاه دارد که قلب هر خوانندهای را به تپش میاندازد. داستان در کشور و جهانی خیالی رقم میخورد و در سال 1984 که در زمان نوشتن کتاب آیندهای دور محسوب میشده و تأثیرات جنگ بر احوال نویسنده و به تبع آن در متن داستان کاملا مشهود و قابل درک است.
داستان در کشوری خیالی شروع میشود و در سال 1984 در جهانی که تنها سه کشور وجود دارند و هر سه در پی به دست گرفتن قدرت جهان. در این جهان اختلافات طبقاتی، فقر، دروغ و سیاست های کثیف به اوج خود رسیده و افرادی که در آن زندگی میکنند معنای آگاهی را فراموش کردهاند. دنیایی سیاه بدون هیچگونه احساسات، مهر، محبت و عشق. انسانهایی که بیشتر به ربات شبیه هستند تا آدمیزاد. جامعهای غرق در تبهکاری. کشوری که تنها اجازه یک عشق را میدهد؛ عشق به رهبر یا همان "برادر بزرگ" که حزب او پایه و اساس همه چیز است. جامعهای را به تصویر میکشد که گناهکاران به راحتی سر به نیست میشوند و رحمی در کار نخواهد بود.
"وینستون" شخصیت اصلی داستان است که از همه چیز خسته شده و به دنبال حقیقت میگردد و اعمال او خطوط داستانی را شکل میدهد....
جورج اوروِل از آن دست نویسندگانی است که قلمشان هرچند گاهی بشدت تلخ است اما حقایقی را که به شکل ماهرانهای در کتابهایش پنهان میکند به قدری واضح و در عین حال ملموس است که کسی نمیتواند آن را انکار کند و بارها با این حقایق و در زندگی واقعی خود دست و پنجه نرم کرده. سبک نوشتاری او سبکی واقع گراینه است که در دو کتاب مشهور خود یعنی "1984" و "قلعه حیوانات" کاملا محسوس است و در رمان "1984" به اوج خود میرسد. او در این کتاب به قدری وقایع و اتفاقات، جامعه، کشورها و به صورت کلی جهانِ داستان را تصویرسازی میکند که هیجان را به اوج خود میرساند و حتی گاهی خواننده را میترساند. این رمان از آن دسنه کتاب هایی است که به دریایی مرموز میماند؛ دریایی که گاه آرام است و روزنهای امید در دل خواننده ایجاد میکند و گاهی چنان متلاطم که خواننده را با چنان شدتی به صخره ها میکوبد که او را وادار به تفکر در باب تصویری میکند که نویسنده قصد دارد به او نشان دهد.
از این کتاب اقتباس های زیادی صورت پذیرفته که میتوان به فیلم "1984" محصول سال 1984 و همچنین تبلیغ شرکت اپل در همان سال اشاره کرد.
بخشی از این کتاب:
"در تمام طول تاریخِ مستند و شاید از اواخر دوران نوسنگی سه گروه آدم در دنیا وجود داشتهاند: قوی، متوسط و ضعیف.
اهداف این سه گروه کاملا در تضاد است. هدف گروه قوی حفظ موقعیت فعلی خویش است. هدف گروه متوسط، عوض کردن جای خود با طبقهی قوی است. هدف گروه ضعیف – البته اگر هدفی داشته باشد! زیرا ویژگی ثابت آنها خستگی بیش از حد به علت کار طاقتفرسا است- نیز محو هرگونه تمایز و ایجاد جامعهای است که همهی انسانها در آن برابر باشند. بنابراین در تمام طول تاریخ مبارزهای که طرح کلی آن ثابت است، بارها و بارها تکرار میشود. طبقهی قوی برای زمانی طولانی با خیال راحت و در امنیت حکمفرمایی میکند، اما دیر یا زود لحظهای فرا میرسد که اعتمادش را به خودش یا توانایی حکومت و یا هردو از دست میدهد. آنگاه طبقه متوسط که وانمود کرده همواره به مبارزه در راه آزادی و عدالت مشغول بوده است طبقه ضعیف را با خود همراه کرده و طبقه قوی را سرنگون میکند. اما به محض رسیدن به قدرت، مجددا طبقه ضعیف را به همان بردگی سابق خود عقب میراند و طبقهی متوسط جدیدی از بین دو طبقه باقی مانده تشکیل میشود و مجددا راه مبارزه از سر گرفته میشود. در این بین تنها گروه ضعیف هیچگاه یا موقتا به خواسته خود نمیرسد."
به قلم: شایان غربی