تفکر چیست؟
همه ما از بدو تولد تا به امروز دریافتهای گوناگون از راههای گوناگونی داشتهایم که سبب ثبت خاطره یا آموختن دانشی در ما شده است. مهم نیست که چطور و در چه شرایطی این اتفاق افتاده باشد. مهم این است که مدام اطلاعاتی وارد ذهن میشوند و از طریق تفکر آنها را پردازش میکنیم.
در واقع با تفکر میتوانیم از وجود این اطلاعات بیشمار در مغز خود مطلع شویم و از آنها بهره ببریم. حافظه همچون فردی صبور و مشتاق میماند که مایل است از هر تجربهای برای خود یادگاری بردارد. هیچ محدودیتی در نوع این یادگاریها وجود ندارد.
میتواند بو، صدا، اعداد و ارقام، تعدادی تصاویر به هم ریخته، نوشتههایی که به ظاهر بی معنی میآیند و هزاران حالت دیگر باشد یا حتی میتواند ترکیبی از چند حالت مختلف بوده و در حافظه ذخیره شود.
تفکر موجب بروز مسئله در زندگی فرد می شود و وجود مسئله در زندگی نقطه آغاز حرکت به سوی خودباوری و پذیرش همه ابعاد خود است. شناخت مسئله باید همواره مقدم بر پیدا کردن راه حل های مورد نظر ما باشد. با این کار، ذهن انسان به تکاپو می افتد و خود را به پاسخ لازم می رساند. ولی متاسفانه انسانها ندرتا به تفکر و اندیشه پیرامون ابعاد مختلف زندگی خود می پردازند.
• جریانی است که در آن فرد کوشش می کند مشکلی را که با آن روبرو شده مشخص سازد و با استفاده از تجربیات قبلی خویش به حل آن اقدام کند .
• در تعریف دیگر تفکر را توانایی عمومی بشر برای حل مساله عنوان کرده اند.
مراحل تفکر
جان دیوئی جریان تفکر را شامل مراحل ابتدایی ، انتهایی و میانی می داند که عبارتند از :
الف : مرحله ابتدایی
ب : مرحله انتهایی
ج : مرحله میانی : فرد برای رسیدن به پاسخ باید مراحل اساسی تفکر را طی میکند که عبارتند از:
۱- پیشنهاد
۲- تعقل
۳- فرضیه سازی
۴- استدلال
۵- کاربرد
تفاوت فکر و تفکر
فکر آن چیزی است که شما الان به آن میاندیشید. تفکر، عمل فکر کردن است. تفکر کهنه نداریم. ممکن است تفکر به فکرهای کهنه بیاندیشد اما کهنه نیست. شما وقتی به فکرهای کهنه تفکر میکنید، درواقع دارید آنها را نو میکنید، پس تفکر همواره نو و تازه است ولی فکر میتواند کهنه باشد. همین تفاوت بین اندیشه و اندیشیدن است. ما اندیشه کهنه داریم اما با اندیشیدن میتوان اندیشههای کهنه را نو کرد.
اهمیت تفکر
o تأمل و تفکر یکی از مهمترین سولاتی است که اندیشمندان با آن روبرو هستند. به عبارت دیگر، متفکران معتقدند که انسان فرهنگ و تمدن خود را مدیون اندیشه است. به طور کلی، تفاوت بین انسان ها و موجودات دیگر در نحوه تفکر آنها است.
o اندیشه منبع اولیه ثروت، موفقیت، دستاوردهای مالی، و همه ی کشفیات و نوآوری هاست. این سخن شجاعانه ای است،شما به فکر کردن چه بهایی میدهید!؟
این یکی از اولویت های زندگی شما بوده است؟ مطمئنم به اهمیت فکر کردن واقف هستید، زیرا اگر نبودید،در این لحظه مقاله ای را برای تقویت ذهن خود نمی خواندید. اما فکر کرده اید که باید به طور روزانه به فکر کردن بها بدهید؟ در ادامه مطلب به دلایلی اشاره کرده ام که میگوید چرا اندیشیدن باید در زمره ی اولویت های همه روزه ی شما باشد.
درست اندیشیدن زمینه ساز رسیدن به نتایج مطلوب است
انواع تفکر:
گیلفورد و دوبونو تفکر را به سه دسته تقسیم نموده اند:
1. تفکر منطقی
2. تفکر انتقادی
3. تفکر خلاق
1. تفکر منطقی
این فرایندی است که در آن فرد می تواند براساس تجربه عملی و ظرفیت ذهنی خود یک مسئله یا کار را حل کند و به نتیجه مطلوبی برسد.
سطوح تفکر منطقی
1. شناسایی مشکل
2. جمع آوری اطلاعات
3. تعریف مسئله
4. چند راه حل پیدا کنید
5. اجرا و ارزیابی
ویژگی های افراد با تفکر منطقی
• با مطالعه شاخه های مختلف مسئله، بهترین راه را انتخاب می کند و مسئولیت اقدامات را بر عهده می گیرد.
• برای حل مشکل دستورالعمل های خاصی را دنبال می کند.
• مراحل حل یک مسئله یا مشکل را به هم وابسته در نظر می گیرد.
استراتژی های توسعه تفکر منطقی
• نیاز به کسب مهارتهای حل مسئله بیشتر در زندگی
• توجه کردن به ویژگیهای شخصیتی، عاطفی و رفتاری خود و دیگران
• افزایش تحمل نسبت به ابهام در مواجهه با مشکلات مختلف
• شک در مورد راه حل اول به عنوان بهترین راه حل
• شک کردن به کوتاهترین مسیر به عنوان بهترین مسیر.
• مشکلارت را بر اساس اولیوت اهمیت آن ها در نظر گرفتن
2. تفکر انتقادی
تمام تمایلات و استعدادها، و همچنین تجزیه و تحلیل دقیق مسئله، شامل در نظر گرفتن دیدگاه های مختلف و گرفتن نتایج درست است. تفکر انتقادی فرایندی شناختی، فعال، تعیین کننده و سازمان یافته است.
سطوح تفکر انتقادی
1. پرسشگر بودن
2. گرد آوری اطلاعات
3. سنجش
4. نتیجه گیری
ویژگی های افراد با تفکر انتقادی
• ذهن پرسشگر
• قضاوت و داوری به دور از تعصب و لجاجت
• توانایی تشخیص خوب و بد
• تفکر سیستمی و توانایی برخورد همزمان با کل و جزء.
• دید وسیع و دقیقی از مشکلات
راه های توسعه تفکر انتقادی
• توجه بیشتر نسبت به تجارت و پدیده های پیرامون خود
• تجزیه و تحلیل مشاهدات، گفته ها و تحقیقات
• خواند زندگی نامه افراد منتقد و تأثیرگذار
• دوری از احساسات، قضاوت های عجولانه، تعصبات و ارزیابی های شخصی در مورد موضوعات مورد بحث
3. تفکر خلاق
این مهارتی است که از طریق آن فرد مهارت حل مسئله و تصمیم گیری بر اساس ایده ها یا روابط جدید و همچنین توانایی یافتن و انتخاب راه حل های جدید را می آموزد. تفکر خلاق تفکر ابتکاری و نوآور است.
مراحل تفکر خلاق
1. آماده بودن
2. تحقیق
3. ویرایش
4. پخته کردن
5. روشنگری
6. بررسی
7. اعمال
انواع تفکر خلاق
• تفکر واگرا؛ تفکر خلاق رابطه مستقیمی با تفکر واگرا دارد. ویژگی های تفکر واگرا نوآوری در مورد ابتکار، انعطاف پذیری و گسترش است.
• تفکر همگرا؛ با این طرز تفکر، ایده های جدید کمتر مسیر خود را پیدا می کنند و در واقع این یک استدلال منطقی است که به دنبال پاسخ درست است.
پنج سبک تفکر را بیاموزید
پس از تعریف تفکر بهتر است با سبک های مختلف فکر کردن آشنا شوید. آقای هریسون در کتاب هنر فکر کردن ۵ سبک مختلف برای تفکر را تعریف مینماید. تفکر ترکیبی، تفکر ایده آل گرا، تفکر عمل گرا، تفکر تحلیل گرا، تفکر واقع گرا.شما باید مدل ذهنی و فکری خود را از بین این ۵ مورد بیابید و ببینید به سمت کدامیک تمایل بیشتری دارید. شاید شما در تعریف تفکر یک دسته و یا بیشتر قرار بگیرید و نیازی نیست فکر کنید فقط یک دسته برای شما هست زیرا ذهن انسان همیشه ترکیبی از شرایط مختلف هست و احتمالا در یک زمینه پررنگ تر بتوانید عملکرد خود را به نمایش بگذارید.
تفکر ترکیب کننده
این مدل تفکر از بحث و جدال لذت میبرد و سعی خواهد کرد که نقش «پلیس بد» یا «میانجی شیطانی» را بازی کند. افرادی که دارای این نوع طرز تفکر هستند با ایجاد پرسش و چالش برای دیگران سعی میکنند تصویر بزرگ و کلی ذهنی خود را به نمایش بگذارند.
تفکر ایده آل گرا
در این نوع تفکر افراد سعی دارند یک تصویر کلی در ذهن خود داشته باشند و به جزییات توجهی نداشته باشند. این افراد بیشتر از آنکه به واقعیات و اعداد علاقه داشته باشند بیشتر به افراد و احساسات علاقه مند هستند و همیشه سعی میکنند برای آینده خود برنامه ریزی کنند.
تفکر عمل گرا
این دسته از افراد تمایل دارند که کار را به انجام برسانند بدون توجه به اینکه واقعا به بهترین تصور خود دست پیدا کنند و یا خیر. این افراد سرعت تفکر بالایی دارند و برنامه ریزی کوتاه مدت خوبی میتوانند انجام دهند و همچنین خلاقیت بالایی دارند و با تغییرات همراه خواهند بود. بعضی وقت ها به نظر میرسد که حتی آنها بدون برنامه ریزی قبلی به انجام کار ها میپردازند.
تفکر تحلیل گرا
این دسته از افراد سعی میکنند که مشکلات را به اجزای کوچکتر تبدیل کنند و سعی کنند جز به جز به مشکل نگاه کنند. این افراد احتمالا لیستی از مشکلاتی که در پیش روی خود دارند را مینویسند و سعی میکنند جزییات زیادی به آن بیفزایند و به این ترتیب مشکلات زندگی آنها به صورت پشت سرهم و ردیف قرار میگیرند تا حل شوند.
تفکر واقع گرا
در تعریف تفکر این مدل باید بگوییم که افرادی که در این دسته قرار میگیرند احساسات کمتری دارند. خواسته های سخت و سنگینی دارند و سعی میکنند هرآنچه نیاز هست تا مشکل آنها را برطرف کند را تهیه کنند. در دسته و پنجه نرم کردن با مشکلات مهارت بالایی دارند و میدانند که چگونه با ابزارهای مختلف میتوانند از پس حل مشکلات بربیایند. این افراد همچنین از محدودیت های خود آگاهی دارند و تمامی افراد به میزان متفاوتی تفکر واقع گرایی را دارا هستند.