تعاریف سواد تربیتی:
توانایی تربیت فرزندان به نحو شایسته.
عبارت از توانایی تربیت فرزندان به نحو شایسته است، به گونه اي که فرزندان بتوانند طی فرایند اجتماعی شدن با جامعه سازگار شوند که این امر مستلزم تقویت روحیه همکاري و روشنبینی در برخورد با افکار و عقاید مخالف، رغبت براي انجام کارهاي جمعی، قبول مسئولیت در کارهاي جمعی، تمایل به معاشرت با دیگران و احترام به عقاید دیگران است.
الينور روزولت '' مي گويد: « حقوق جهاني بشر از مكانهاي كوچك نزديك به خانه شروع مي شود. »
سواد تربیتی به آن دلیل اهمیت دارد که تحول هر جامعه اي در گرو تحول در نظام تعلیم و تربیت آن جامعه است و این امر تنها زمانی میسر خواهد شد که کارگزاران اصلی آن یعنی بزرگسالان جامعه از شایستگیها و توانمنديهاي لازم براي تربیت نیروي انسانی مورد نیاز جامعه برخوردار باشند.
خانواده مهم ترین عامل سازنده شخصیت کودک است، کودکان سال های اولیه عمر خودشان را که از نظر تربیتی مهم ترین سال های زندگی به شمار می رود در محیط خانواده سپری می کنند به همین دلیل امر تربیت در این دوران باید کاملاً جدی گرفته شود و دلیل آن این است که اگر والدین در این دوران تربیت کودکان را امری ساده بی انگارند و در تربیت آن ها سهل انگاری کنند باید انتظار رفتاری ناصحیح و خلاف هنجارهای جامعه را از کودکان داشته باشیم. بنابراین، بایستی به اهمیت تربیت کودک در دوران کودکی زیر سایه والدین آگاهی یافته و با بهره گیری از روش های مناسب فرزندانی شایسته تربیت کرد.
والدین آسان گیر: معتقدند که تنها عشق لازم است، از تنبیه کودک اجتناب می کنند یا جلوی هوس ها، خواسته ها و کارهایش را نمی گیرند. والدین آسان گیر با دلیل و منطق با کودک خود رفتار می کنند یا حتی با مهارت این رفتارها را کنترل می کنند، اما در استفاده از قدرت برای دسترسی به اهداف شان حد و مرز قائلند.
والدین مستبد: برای اطاعت، منش و خانه آراسته ارزش قائلند. خانه والدین مستبد انعطافی ندارد و آن ها اهمیتی نمی دهند که احساسات کودک بر رفتارش چه تاثیری می گذارد. تنها توضیحی که در قبال پرسش ها و چراهای کودک می دهند این است که: «چون من می گویم!» و اگر به دنبال سنگ صبوری برای ناراحتی های کودک باشند فقط سخنرانی تحویلش می دهند.
والدین مقتدر: این گونه والدین به رییس های ملایم معروفند. در عین حال که به عقاید و آرزوهای فرزندشان ارج می نهند راهنمایی و هدایت هم می کنند. والدین مقتدر از مباحثه استقبال می کنند و عاشق تبادل نظر با فرزندشان هستند، اما آنجا که کار به تضاد می کشد از موضع جدی برخورد می کنند.
نکاتی برای تربیت موفق
- داشتن انتظارات واضح از کودک
- اطمینان به روش تربیتی
- حفظ آرامش و خونسردی در رفتار با کودک
- داشتن توجه کامل به کودک
چهار شیوه تربیت برای کودکان :
- محبت کم، محدودیت کم کودک
- محبت کم، محدودیت زیاد کودک
- محبت زیاد، محدودیت کم کودک
- محبت زیاد، محدودیت زیاد کودک
نکاتی برای تربیت کودک
اگر از شیوه های تربیتی متفاوت برای کودکان استفاده می کنید ، رعایت این نکات برای تربیت کودکان بسیار مهم است:
احترام به شخصیت کودک
احترام به شخصیت کودک سبب می شودآن ها این احترام را ببینند و در مقابل به شما احترام بگذارند پس بهتر است همان گونه که دوست دارید با شما رفتار شود با کودکتان رفتار کنید.
در استفاده از روش های تربیتی صبور باشید
اگر از یک شیوه نتیجه نگرفتید مایوس نشوید و آن را ادامه دهید وهرگز قواعدتان را زیر پا نگذارید.
شیوه تربیتی متناسب با کودک خود را بیابید
قبل از تنبیه منظورخود را به کودکان بفهمانید زیرا گاهی اوقات والدین منظور خود را به درستی بیان نمی کنند و یا ازکودکشان توقع فراوان دارند.
به دنبال ریشه بعضی رفتارها در کودکانتان باشید
علت رفتار نا شایست کودکتان را بشناسیدزیرا برخی کودکان اگر از واقعه یا حادثه ای متاثر شوند ، در واکنش به آن دست به رفتارهای نادرست و غیرقابل توجیه می زنند.
روش های تربیتی غلط:
- داد کشیدن
- نق زدن
- تهدیدهای تکراری
- نصیحت کردن
- شرمنده کردن
- مجازات های بی ربط
- تنبیه شدید
- کتک زدن
ده گام بسوي پرورش يك كودك بردبار و مقاوم
- در مورد استقامت صحبت كنيد
- نداشتن استقامت را در كودكان تشخيص دهيد
- وقتي از جانب كودكتان بي استقامتي مي بينيد، درباره آن بحث كنيد
- به هنگام نابردباري و بي استقامتي كودكان خود، از آنها حمايت كنيد
- در كودكان خود درك درست داشتن از هويت هاي گروهي و همسالان آنها را تشويق كنيد
- استقامت و بردباري در فرهنگ هاي مختلف را به كودكان خود نشان دهيد
- فرصتهايي را براي كودكان ايجاد كنيد تا به تفاوتهاي ميان خود و ديگران پي ببرند
- كودكان را تشويق كنيد
- در مقابل تفاوتها صادق باشيد
- نمونه رفتاري شويد كه انتظار دارد همان رفتار را از آنها ببينيد
تنبیه بدنی نامناسب ترین روش تربیت کودک
تنبیه به عملی گفته می شود که باعث می شود کودک پس از آن رفتار نامناسب خود را ترک کند. پس اگر ما تنبیه را اعمال کردیم و رفتار کودک بدتر شد بنابراین روش تنبیه مناسب نبوده و باید آن را عوض کنیم.
انواع تنبیه:
- مقایسه کودک با سایر کودکان
- سرزنش کودک که او باعث بیماری و مریضی والدین شده است. (مریضم کردی، وقتی از دستت مریض شدم و مردم می فهمی با من چه کار کردی)
- تحقیر کردن کودک که کارهایش احمقانه است و هیچ نمی فهمد (دیوانه هستی، احمقی و دست و پا چلفتی)
- محروم کردن او از عشق و دوست داشتن (مادرت نمی شوم، دیگر دوستت ندارم)
- تهدید او به جدایی (دیگر در این خانه نمی مانم)
- ارعاب و ترساندن او(اگر گوش نکنی بلایی به سرت می آورم که مرغان آسمان به حالت گریه کنند) و موارد فراوان دیگری که ما فکر می کنیم خاصیت تنبیهی دارند ولی صرفا از روی خشم ما اعمال می شوند.
نظرات هربارت در باب تعلیـــم و تربیــت
هربارت اولین کسی بوده که تعلیم و تربیت را از صورت امری اتفاقی و بدون نقشه بصورت منظم در آورد ، هربارت برای تعلیم روشی مطرح ساخت که پشتوانه اش روان شناسی تداعی گرایانه بود، او معتقد بود که آموزش فکری باید پیوند تنگاتنگی با آموزش اخلاقی داشته باشد و به هدف واقعی و اصولی آموزش و پرورش ،که همانا رشد دادن شخصیت باشد کمک می کند.
او معتقد است تربیت یعنی رشد منش فرد، هربارت بر هدف اخلاقی آموزش و پرورش و رابطه آن با تعلیم تأکید دارد، به نظر او اخلاقیات آغاز و انجام تربیت اند اخلاق محک تربیت است واین بدین معنی است که عقل نظری مقدمه عقل عملی و دانش سرآغاز عمل است.
و می گوید : علی رغم سخت گیری هایی که در راهنمایی به کار می برید ، کودکان را به وضعی که آن را دوست دارند و موجب آزادی و اطمینان ایشان می شود این بزرگترین تقاضا در عالم تربیت است، به نظر هربارت تعلیم باید محسوس ، مداوم ترقی دهنده و مربوط به زندگی باشد، در نظریات هربارت و پیروان او سه مفهوم اهمیت خاصی دارد :
- سابقه ذهنی
- تمرکز
- علاقه