من و دوست غولم (چشمه) رقعی شومیز
نام کتاب: من و دوست غولم
نویسنده: شل سیلور استاین
ناشر: چشمه
مترجم: منیژه گازرانی
قسمتی از متن:
من و دوست غولم در آنجا که علف های بلندی می روید، غولی زندگی می کند که با من دوست است. قدش به بلندی کوه و شانه هایش به پهنای دشت است، و من فقط تا نوک شست پایش می رسم، می فهمی، فقط تا نوک شست پایش. وقتی که غروب سرمی رسد، در مسیر شن زارها قدم زنان با او حرف می زنم، امّا گوش هایش آنقدر از من دورند که صدایم به او نمی رسد، با این همه، او حرف های مرا می فهمد، می فهمد، مطمئنم که می فهمد. آخه ما رمزی بین خودمان داریم که اسمش را گذاشته ایم «خارشی ضربه ای»، می دانی چه کار می کنیم؟ من شست پایش را می خارانم... یک بار یعنی، «سلام» دوبار یعنی، «چه طوری؟» سه بار یعنی، «فکر می کنی باران بیاید؟» چهار بار یعنی، «گریه نکن.» پنج بار یعنی، «می خواهی برایت لطیفه بگویم؟» و شش بار یعنی، «خداحافظ»، «خداحافظ» شش بار یعنی، «خداحافظ» و او برای جواب دادن به من با شست پایش به زمین ضربه می زند ـ یک بار یعنی، «سلام دوست من» دوبار یعنی، «خوشحالم باز هم اینجایی و پایم را می خارانی.»
- مشخصات محصول
- معرفی نویسنده
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر