نشانک چوبی ویژه | نشانگرکتاب
صفحهی ٤٣ به آرامى پنجاهمين صفحهی کتاب را صدا میزد.
آقاى پنجاه چشمهاى خوابآلودش را باز کرد و گفت: بیدارم پسر، اتفاقی افتاده؟
صفحهی ۴۳ نالهای کرد و گفت: گردنم از تاخوردگیِ دیشب درد میکنه. حالِ شما خوبه؟
جناب ٥٠ كه امانتدارِ بخش مهمی از کتاب بود با اندوه گفت: پسرم، زخم این تاخوردگی تا مدتها با تو میمونه اما خوشحال باش.
اميرخان ديگه صدمهای به هیچکدوم از ما نمیزنه!
دیروز تو کتابفروشیِ خیابون بالایی، فرشته نجاتمونو پیدا کرده ????
- مشخصات محصول
- توضیحات
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر